English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2361 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
illegal U آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
statue law U قانون یا قوانین
lightweights U آنچه سنگین نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
used U آنچه جدید نیست
lightweight U آنچه سنگین نیست
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
illegal U مخالف قانون
contrary to the law U مخالف قانون
unallowable digit U ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
wronging U مخالف اخلاق یا قانون
wrongs U مخالف اخلاق یا قانون
wrong U مخالف اخلاق یا قانون
peripheral U آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
representative government U حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
antinomy U تناقض دو قانون یا دو اصل افهار مخالف
statutory U قانون مدون قانونی
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
we make it a rule to U قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
forbids U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbid U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
contents U محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
laws U قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
law U قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
extra U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extras U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
manageable U آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
out law U کسی که از حقوق و حمایت قانونی بهره مند نیست
No-one is above the law. U هیچکس برتر از قانون نیست.
figure آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
figuring U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figures U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
computer readable U آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
declaratory statute U هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
ignorance of law is no excuse U جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
property in action U مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
long life itemes U اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
fractional reserve banking U بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
privacy U قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
rule of reason U تفسیر کردن قانون به طورغیر عادلانه به منظور حفظ بعضی انحصارات غیر قانونی
fix U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
customs of war U اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
estoppel U اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
Roman law U مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war U قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
breaking U هتک حرز و ورود غیر قانونی به ملک غیر به هر شکل و به هر وسیلهای که باشد
tenant by sufference U هر گاه کسی ملکی رابا عنوان و سمت قانونی درتصرف داشته باشد و پس اززوال سمت
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
grand larceny U سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
declaratory judgment U حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
defective U خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
to lay down a rule U قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
forced sale U فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism U رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive U قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
automatic release date U تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
canons U قانون کلی قانون شرع
penal statute U قانون جزایی قانون مجازات
canon U قانون کلی قانون شرع
say's law U قانون سی . براساس این قانون
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
legitimating U عذر قانونی قانونی
legitimate U عذر قانونی قانونی
legitimated U عذر قانونی قانونی
legitimates U عذر قانونی قانونی
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
pandect U قوانین
regulations U قوانین
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
the law does not apply to him U او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
rules of the roads U قوانین راه
hague rules U قوانین لاهه
joule's laws U قوانین ژول
promulgation of the laws U انتشار قوانین
rules of chess U قوانین شطرنج
murphy's laws U قوانین مورفی
rules of the roads U قوانین دریانوردی
gas laws U قوانین گازها
infraction of rules U نقض قوانین
rules of engagement U قوانین درگیری
permissive legislation U قوانین مخیره
doctorine U قوانین اصلی
mendelian laws U قوانین مندل
succession law U قوانین وراثت
interpertation of laws U تفسیر قوانین
rules committee U کمیته قوانین
labor laws U قوانین کار
forest laws U قوانین جنگل
radiation laws U قوانین تابش
administrative law U قوانین اداری
hovering acts U قوانین ضد قاچاق
admiralty law U قوانین دریایی
zipf's laws U قوانین زیف
written laws U قوانین مدون
code U مجموعه قوانین
kepler laws U قوانین کپلر
inland rules U قوانین داخلی
kepler's laws U قوانین کپلر
remedial statutes U قوانین اصلاحی
korte's laws U قوانین کرت
explanation of laws U شرح قوانین
codification U وضع قوانین
maritime law U قوانین دریایی
competition rules U قوانین رقابت
company law U قوانین شرکت
conflict of laws U تعارض قوانین
codex U مجموعه قوانین
newton's laws of motion U قوانین نیوتون
gunnery U قوانین تیراندازی
codification U تدوین قوانین
conflict of lows U تعارض قوانین
statute book U قوانین موضوعه
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
s factor U ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
punitive article U قوانین جزایی ارتش
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
sanctioned laws U قوانین یا مقررات مصوبه
physical U که قوانین نرخ بیت
codification U گرد اوری قوانین
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتن
gunnery U قوانین تیر توپخانه
law enforcement U اجرای قوانین [حقوقی]
child labor laws U قوانین کار کودکان
under these rules U بموجب این قوانین
codification U جمع وتدوین قوانین
company law U قوانین مربوط به شرکتها
laws versus tendencies U قوانین در مقابل تمایلات
military justice U قوانین جزایی ارتش
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
enterprise U اقدام به اجرای قوانین کردن
provision U قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
message U قوانین از پیش تعریف شده که کد
grammar U قوانین استفاده صحیح از زمان
laws of motion of capitalism U قوانین حرکت سرمایه داری
grammars U قوانین استفاده صحیح از زمان
De Morgan's laws U قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
De Morgan's laws U قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
copyrights U محدود شده با قوانین کپی
valid U درست , طبق مجموعهای قوانین
copyright U محدود شده با قوانین کپی
adjective laws U قوانین مربوط باصول محاکمات
enterprises U اقدام به اجرای قوانین کردن
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
encode U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com